مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • پزشکی اسلامی | پِزِشْكیِ اِسْلامی‌ (پزشكی‌ دورۀ اسلامی‌)، نظام‌ پزشكیِ نوینی‌ كه‌ تمدن‌ اسلامی‌ با بهره‌گیری‌ از سنتهای‌ پزشكی‌ یونانی‌، ایرانی‌ و هندی‌ بنیاد نهاد و پژوهشگران‌ معمولاً آن‌ را پزشكی‌ عربی‌ می‌نامند.
  • پشتون‌، قوم‌ |
  • پغمان |
  • پشنگ لر |
  • پکتیا | پَكْتیا، ولایتی‌ در شرق‌ افغانستان‌. این‌ ولایت‌ با مساحت‌ 431‘6 كمـ2 و جمعیتی‌ حدود 900‘529 تن‌، از شمال‌ به‌ ولایتِ ننگرهار، از غرب‌ به‌ ولایت‌ لوگَر و غزنی‌، از جنوب‌ به‌ ولایت‌ پكتیكا و از شرق‌ به‌ ولایت‌ خوست‌ و مرزهای‌ پاكستان‌ محدود است‌.
  • پشتو، ادبیات | پَشْتو، اَدَبیات‌، ادبیات‌ پشتو متشكل‌ از دو بخش‌ است‌: نخست‌ ادبیات‌ شفاهی‌ یا مردمی‌ (فولكلور) و دیگر ادبیات‌ علمی‌ و مكتوب‌. ادبیات‌ مردمی‌ و شفاهی‌ پشتو بسیار غنی‌ است‌
  • پل دختر | پُلْ دُخْتَر، شهرستان‌ و شهری‌ در جنوب‌ استان‌ لرستان‌ و نیز پلی‌ تاریخی‌ در همان‌جا.
  • پل | پُل‌، سازه‌ای‌ كه‌ عبور از روی‌ مانع‌ را ممكن‌ می‌سازد. این‌ سازه‌ گذرگاهی‌ برای‌ عبور از روی‌ موانعی‌ مانند آبراهها، دره‌های‌ عمیق‌ و جز آن‌ است‌ كه‌ معمولاً بخشهای‌ جداگانۀ شهرهای‌ دو سوی‌ یك‌ رودخانه‌، بزرگ‌راهها، خطوط راه‌آهن‌ و گذرگاهها را به‌هم‌ می‌پیوندد
  • پل صراط |
  • پل سفید | پُلْ سِفید، مركز شهرستان‌ سوادكوه‌ در استان‌ مازندران‌. این‌ شهر در °53 و ´3 طول‌ شرقی‌ و °36 و ´7 عرض‌ شمالی‌، در ارتفاع‌ 550 متری‌ از سطح‌ دریا در دامنه‌های‌ شمالی‌ رشته‌ كوههای‌ البرز مركزی‌ و در ناحیه‌ای‌ نیمه‌ جنگلی‌ واقع‌ شده‌ است‌.
  • پلدشت | پُلْدَشْت‌، بخش‌ و شهری‌ در خاور شهرستان‌ ماكو، در شمال‌ استان‌ آذربایجان‌ غربی‌.
  • پلونه | پِلِوْنه‌ (بلغاری‌: پلون‌1)، استان‌ و شهری‌ به‌ همین‌ نام‌ در شمال‌ بلغارستان‌.
  • پمبا | پِمْبا، جزیره‌ای‌ در شمال‌ شرقی‌ تانزانیا، واقع‌ در اقیانوس‌ هند. این‌ جزیره‌ با 982 كم‍ـ2 وسعت‌ در 50 كیلومتری‌ كرانه‌های‌ شمال‌ شرقی‌ تانزانیا و 48 كیلومتری‌ شمال‌ جزیرۀ زنگبار جای‌ دارد.
  • پلینی | پِلینی‌، گایوس‌ پلینیوس‌ سكوندوس‌ (23- 79 م‌)، نظامی‌، مورخ‌ و طبیعی‌دان‌ رومی‌ كه‌ برای‌ متمایز شدن‌
  • پلیس جنوب | پُلیسِ جَنوب‌، یا تفنگداران‌ جنوب‌ ایران‌، تشكیلاتی‌ نظامی‌ كه‌ انگلیسیها در خلال‌ جنگ‌ جهانی‌ اول، در جنوب‌ ایران‌ بنیاد نهادند (ربیع‌الاول‌ 1334- ربیع‌الآخر 1340 / ژانویۀ 1916- دسامبر 1921).
  • پماک | پُماك‌، نام‌ قومی‌ مسلمان‌ و اسلاو در منطقۀ بالكان‌ كه‌ زیستگاه‌ اصلیِ آنان‌ كوهستان‌ رودوپ‌ در منطقۀ تراكیاست‌؛ در تقسیمات سیاسی‌ كنونی‌، بخشی‌ از آن‌ در خاك‌ بلغارستان‌، بخشی‌ در یونان‌ و بخشی‌ نیز در جمهوری‌ مقدونیه‌ قرار گرفته‌ است‌. جمعیتی‌ از پماكهای‌ مهاجر نیز در تركیه‌ زندگی‌ می‌كنند.
  • پنج پیر |
  • پنجابی | پَنْجابی‌، مهم‌ترین زبان از شاخۀ شمال غربی خانوادۀ زبانهای‌ هندو آریایی‌ نو كه‌ مركز اصلی‌ رواج‌ آن‌ ایالتهای‌ پنجاب‌ هند و پاكستان‌ است‌. این‌ زبان‌ در ایالتهای‌ هاریانا و هیماچال‌ پرادش‌ هند نیز زبان‌ غالب‌ است‌.
  • پنجابی، ادبیات | پَنْجابی‌، اَدَبیات‌، ادبیات‌ مكتوب‌ زبان‌ پنجابی‌ در دورۀ اسلامی‌ آغاز می‌گردد و نخستین‌ كسانی‌ كه‌ این‌ زبان‌ محلی‌ را در نوشته‌های خود وسیلۀ بیان‌ احوال‌ و افكار قرار دادند،
  • پنجاب | پَنْجاب‌، سرزمینی‌ باستانی‌ در شمال‌ غربی‌ شبه‌ قارۀ هند. نام‌ فارسی‌ پنجاب‌ به‌ معنای‌ 5 رود ترجمۀ واژۀ سنسكریت‌ «پنجه‌ نده‌» است‌ كه‌ پس‌ از چیرگی‌ مسلمانان‌ بر این‌ سرزمین‌ بر آن‌ اطلاق‌ شد.
  • پنانگ | پِنانْگ‌، یا پینانگ‌ (در مالایایی‌: پولائو پینانگ‌3)، استان‌، شهر و جزیره‌ای‌ به همین نام واقع در شمال غربی‌ فدراسیون‌ مالزی‌.
  • پنج تن |
  • پنج رود |
  • پنج گنج |
  • پنجدیهی | پَنْجْدیهی‌، ابوسعید تاج‌الدین‌ محمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد مسعودی‌ (ربیع‌الآخر 522- ربیع‌الاول‌ 584 / آوریل‌ 1128- مۀ 1188)، محدث‌، فقیه‌، لغوی‌ و ادیب‌ شافعی‌.
  • پنجده |
  • پنجشیر | پَنْجْشیر، رود، دره‌، شهرستان‌ (ولسوالی‌) و شهری‌ كهن‌ در استان‌ كاپیسا، واقع‌ در شمال‌ شرقی‌ افغانستان‌. پنجشیر در نوشته‌های‌ جغرافی‌دانان‌ و نویسندگان‌ متقدم‌ اسلامی‌ به‌ صورتهای‌ بَنجَهیر...
  • پنجۀ دزدیده |
  • پنجه | پَنْجه‌ (پنج‌ + های‌ نسبت‌)، پیكره‌ و نقش‌ دست‌ از مچ‌ تا سرپنج‌ انگشت‌ كه‌ آن‌ را از مس‌، برنج‌، ورشو، نقره‌ یا طلا می‌سازند و یا بر روی‌ كاغذ، پارچه‌ و چیزهای‌ دیگر می‌اندازند و همچون‌ نماد قدرت‌ و قداست‌ و یا طلسم‌ و تعویذِ دفع‌ شرّ و بلا به‌كار می‌برند.
  • پنجۀ مریم |
  • پنجیکنت | پَنْجیكَنْت‌، شهر و ناحیه‌ای‌ در جلگۀ رود زرافشان‌، در جمهوری‌ تاجیكستان‌. نام‌ پنجیكنت‌ در متون‌ اسلامی‌ به‌ صورتهای‌ بنجیكث...
  • پوچکان |
  • پنچتنترا |
  • پواتیه، جنگ |
  • پنگان | پَنْگان‌، ابزار كهن‌ زمان‌سنج‌ كه‌ پیش‌ از اختراع‌ ساعت‌، در ایران‌ و برخی‌ جامعه‌های‌ اسلامی‌ به‌ كار می‌رفته‌ است‌.
  • پوپ | پوپ‌، آرتور اپهام‌ (آرثر آپم‌) (1259- 1348ش‌ / 1881-1969م‌)، مورخ‌ آمریكایی‌ هنر، به‌ویژه‌ هنر ایران‌، پیشگام‌ در معرفی‌ هنر و تمدن‌ ایرانی‌ و سازمان‌دهندۀ نمایشگاهها، كنگره‌ها و پژوهشهای‌ ایران‌شناسی‌ در جهان‌.
  • پندنامه | پَنْدْنامه‌، مجموعه‌ای‌ از حكمتها، مواعظ و دستورهای‌ تربیتی‌ و اخلاقی‌،دینی‌ و كشوری‌. این آثار كه اندرزنامه‌، نصیحت‌نامه‌، وصیت‌نامه‌، اخلاق‌ و آداب‌ نیز خوانده‌ می‌شوند
  • پوریهای جامی | پورْبَهایِ جامی‌، تاج‌الدین‌ بن‌ بهاءالدین‌، معروف‌ به «ابن‌ بها»، متخلص‌ به «پوربها» و «بها»، شاعر هزل‌گوی‌ سدۀ 7ق‌/13م‌. وی‌ اصلاً از روستای‌ جام‌ در خراسان‌، و در خانواده‌ای‌ اهل‌ دانش‌ به‌ دنیا آمد (اوحدی‌، 193).
  • پورتونوو | پورْتونوو، پایتخت‌ كشور افریقایی‌ بنین‌ (ه‍ م‌). در سدۀ 11ق‌ / 17م‌ پرتغالیها در نزدیكی‌ شهری‌ به‌ نام‌ پورتو، در جنوب‌ شرقی‌ بنین‌ امروزی‌ كه‌ محل‌ استقرار آنان‌ بود، پایگاهی‌ تجارتی‌ احداث‌ كردند كه‌ برای‌ تمایز آن‌ از شهر پورتو، آن‌ را پورتونوو خواندند
  • پور خطیب گنجه ای | پورْ خَطیبِ گَنْجه‌ای‌، تاج‌الدین‌ احمد، شاعر پارسی‌گوی‌ سدۀ 6ق‌ / 12م‌. دربارۀ زمان‌ زندگی‌ پورخطیب‌ میان‌ نویسندگان‌ اختلاف‌ نظر است‌. برخی‌ او را از شاعران‌ عصر غزنوی‌، و بعضی‌ دیگر معاصر سنجر سلجوقی‌ دانسته‌اند
  • پوریای ولی | پورْیایِ وَلی‌، پهلوان‌ محمود خوارزمی‌، مشهور به‌ پوریای‌ ولی‌ و متخلص‌ به‌ قتالی‌ (د 722ق‌ / 1322م‌)، عارف و شاعر. جزء نخست‌ لقب‌ او به‌ اختلاف‌ روایات‌ پوریار، پوربار، بوربا، پریار، پوریار، پكیار و بوكیار نیز آمده‌ است
  • پورداود | پورْداود، ابراهیم‌ (20 بهمن‌ 1264-26 آبان‌ 1347ش‌ / 9 فوریۀ 1886-17 نوامبر 1968م‌)، استاد ممتاز دانشگاه‌ تهران‌ و احیاگر زبان‌ و فرهنگ‌ ایران‌ باستان‌.
  • اخوت |
  • اخونبه |
  • اخوینی بخاری | اَخَوِیْنیِ بُخاری، ابوبکر ربیع بن احمد، پزشک سدۀ 4ق. آگاهیهای اندکی که از زندگی وی دردست است، از اثر معروف او کتاب هدایةالمتعلمین فی الطب گرفته شده است. کنیۀ وی را ابوحکیم نیز ذکر کرده‌اند (متینی، هفت). شهرت او با اختلاف: اخوی، اخوین، اجوینی و آخربی نیز یاد شده (موجز کُمی، گ 34، 52؛ قزوینی، 110؛ نجم‌آبادی، 6...
  • اخی بابا | اَخی بابا، عنوان رئیس صنف دباغان و سراجان در امپراتوری عثمانی که گاه به رؤسای دیگر صنفها نیز اطلاق می‌شد (پاکالین، I/ 29). گروهی را که از خلق کناره گرفته، و گوشه‌نشینی اختیار کرده بودند، ترکها به سبب زهد آنان بابا، یا دَدَه (پدر) می‌گفتند (هامر پورگشتال، I/ 115) و در سازمان اخیها رئیس صنف، اخی بابا نامیده می‌...
  • اخی جوق | اَخی‌جوق‌ (مق‍ 761ق‌/ 1260م‌)، از امرای‌ مغولی‌ تبار ملك‌ اشرف‌ چوپانی كه‌ پس‌ از كشته‌ شدن‌ وی‌ یك‌ چند بر آذربایجان‌ فرمان‌ راند.
  • اخوتبوک | اَخوتَبوک، ابوالحسین عبدالوهاب بن حسن بن ولید بن موسی بن سعید کلابی (306-396ق/ 918-1005م)، محدث دمشقی. نسبت کلابی بن کلاب بن ربیعة بن عامربن صَعصَعه بازمی‌گردد (ابن‌حجر، 3/ 1223). تولد وی به گفتۀ خودش در ذیقعدۀ 306، یا به روایتی دیگر در ربیع‌الاول 305 بوده است (ابن عساکر، 10/ 599).
  • اخی اوران | اَخی اِوْران، ابوالحقایق نصیرالدین محمودبن احمد (566-659ق/ 1171-1261م)، پیر صنف دباغان ترک و پایه‌گذار طریقت اخی لیق که در آناتولی به اخی اوران معروف است (مجدی، 33؛ چاغاتای، 41, 49).
  • اخوان | اِخْوان‌، گروهی‌ مذهبی‌ ـ سیاسی‌ و نظامی‌ در شبه‌ جزیرۀ عربستان‌ كه‌ تحت تأثیر اصول‌ وهابیت‌ بودند و مدتی‌ نقش‌ سیاسی‌ و نظامی‌ در عربستان‌ ایفا كردند. چنانكه‌ از بیشتر منابع‌ برمی‌آید، عبدالعزیز بن‌ عبدالرحمان‌ آل‌ سعود برای‌ اسكان‌ بادیه‌ نشینان‌ و سركوب‌ شیوخ‌ و قبایل‌ مخالف‌ خود در شبه‌جزیره‌ و دست‌اندازی...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: